زنی در کافه ی عصر سر رفت

دختری که داشت آدم میشد

یادش رفت گلدانهایش را

آب ببرد

راحت یا ناراحت

خیالتان به من ربطی ندارد

در این شعر خبری از مرد یا نامرد نیست

اینجا حوالی گم شدن دم به دم

مسواک و روزنامه است.